عیانِ دل



.روزها می‌گذشت و من همچنان منتظر بودم، تا این که یک روز به زن‌هایی فکر کردم که این‌گونه فکرشان و زندگی‌شان را نابود کرده بودند. زن‌هایی که ماه‌ها و سال‌ها چشم به راه نامه‌ای مانده بودند، اما سرانجام هیچ‌کس برایشان نامه‌ای نفرستاده بود. خودم را تصور کردم که سال‌های زیادی گذشته است، موهایم دیگر سفید شده‌اند و من همچنان منتظرم. سپس فکر کردم که نباید این کار را انجام دهم، بنابراین از آن روز به بعد نرفتم که آنجا بنشینم و انتظار بکشم.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دکتر ایرانی vistasazen همه چیز در یک نگاه طرید دکتر علی محمدی پور - با محوریت اقتصاد و صنعت (2) لينکدوني / گپ تهران کرج شيراز قم اصفهان مشهد و... دلسا همه چی موجوده باغِ کاشی دانلود کتاب پی دی اف